گفت با دست خودم سنگ لحد را چیدم ناگهان ابر شدم گریه شدم باریدم جگرم شعله ڪشید فاطمه جان وقتے ڪه چادرسوخته ات برسر زینب دیدم #فاطمیه بیشتر »
آرشیو برای: "دی 1401, 05"
به روضه کار ندارم…زمین کمی لیز است خدا کند که کسی مادرش زمین نخورد #فاطمیه بیشتر »
رو مگیر از من که دل کندن نمیآید به تو بی محلی با علی اصلا نمیآید به تو قدر نُه سال است با نان علی سر کردهای رفتن ای زخمی بدون من نمیآید به تو لااقل چیزی بخور تا بچهها نانی خورند آب رفتی بسکه ، پیراهن نمیآید به تو سرفههای تو ضرر دارد به زخم پهلویت… بیشتر »
در پیش چشمانِ علی، بر در لگد خورد بر در لگد خورد و سپس مادر به در خورد در پشتِ در، از درد پهلو رفت تابَش ناگاه، روی سینهاش مسمار در خورد… روی زمین افتاد، گویی عرش لرزید ‘در’ رویش افتاد و لگد محکم به در خورد از در گذشتند و به… بیشتر »
آخرین نظرات