در پیش چشمانِ علی، بر در لگد خورد
بر در لگد خورد و سپس مادر به در خورد
در پشتِ در، از درد پهلو رفت تابَش
ناگاه، روی سینهاش مسمار در خورد…
روی زمین افتاد، گویی عرش لرزید
‘در’ رویش افتاد و لگد محکم به در خورد
از در گذشتند و به خانه پا نهادند
با هر لگد بر روی پیراهن اثر خورد…
مادر میان شعلهها افتاد و انگار،
هر ضربهای او خورد، عینش را پدر خورد
دنبال حیدر از زمین برخاست اما
از درد بر روی زمین بار دگر خورد
در کوچهها مادر تمامِ خود فدا کرد
مادر که سیلی خورد، گویی که پسر خورد…
#فاطمیه #ایام_فاطمیه #لبیک_یا_خامنه_ای
آخرین نظرات