روزی دیگر از #مرداد گذشت
سالی از عمر به پایان آمد
و چه زود
روزها هفته و ماه
چه کسی گفت که عمر
همچو ابریست که بازیچه بادی باشد؟
چه کسی گفت که وقت
از طلا ناب تر است؟
چه کسی حتی در خواب خوش صبح دَمش
یا خیالی شیرین
می توانست بیندیشد این طفل صغیر
چشم برهم زدنی
قد کشد- زن شود؟
چند دهه ساله شود
همسر بگیرد شاید!
بلکه خود صاحب فرزند شود؟
زندگی اما تا بوده چنین بوده و هست
این چنین انسان را
همچو بازیچه طفلان به لعب می گیرد
چرخ تا می گردد
آدمی را نیز می چرخاند
از نشیب خردی
به بلندای جوانی
به فرود پیری
و چه خوش گفت مراد دل من
شاعر خوش سخن ایرانی
” هر دم از عمر می رود نفسی
چون نگه می کنم نمانده بسی”
هان !ای زن! پیر شدی؟
از کلامت پیداست
انگار از همه کَس سیر شدی
شاید از حالا
قبر خود را به زیارت رفتی!
بهر خود فاتحه هم می خوانی؟
چه بخواهی یا نه
چرخ گردون به شتاب
روزی از هفته و ماه
به سرانجام رساند ما را
کاش در این پایان
راهی از نور فراخواند این تنها را
26 مردادِ امسال، غمها و شادی های سال قبل را به دست یادها و خاطراتم می سپارم و با امید به روزهایی خوش و پر از آرامش ،تلاش و موفقیت و معنویت …
وارد سالی جدید از زندگی ام میشوم.
#تولدمه 😊
آخرین نظرات