دربارهٔ سقط محسن و علت درگذشت فاطمه زهرا نقلها و نظرات گوناگونی میان اهل سنت و شیعه درجریان بودهاست. مجدالدین فیروزآبادی در اَلْقاموسُ الْمُحیط،مَجدِالدّین بن اَثیر به نقل از ابنعباس در جامِعُ الاُصول، ذَهَبی در سِیْرُ اَعْلامِ النُّبَلاء، عَسْقَلانی در الإصابه، ابن کثیردر اَلْبِدایَة و النَّهایَة، عبدالله بَحْرانی اصفهانی در عَوالِمُ الْعُلوم به نقل از مُوَفَّق بن احمد خوارزمی در مَقتَلُ الْحُسَیْنو ابن شهرآشوب در مَناقِب به بیان وجود محسن پرداختهاند بدون آنکه سبب درگذشت را ذکر کنند.[۷۷]
کُلِیْنی در الکافی، صَفوری شافِعی در نُزْهَةُالْمَجالِس و مُنْتَخَبُالنَّفائِس، شیخ مفید در الإرشاد خبر سِقطِ محسن را بدون بیان علت آن گزارش کردهاند. شیخ طَبْرِسی در إعْلامُ الْوَریٰ و علّامه حِلّی در اَلْمُسْتَجاد مِن کِتابِ الإرشاد مطلب مفید را نقل کردهاند. جمالالدّین مُحَدِّث هِرَوی در اَلاَربَعین،محمد بن طلحه شافعی در مَطالِبُ السَّئول، ابراهیم طِرابلُسی حَنَفی در نقل شجرهنامهٔ علی بن ابیطالب در کتاب اُولادِ الإمام علی نیز سقط محسن را بدون بیان علت نقل کردهاند.[۷۸]
مُطَّهَر بن طاهِر مَقْدِسی در اَلْبَدْءِ و التّاریخ در بخش ذکر نوادگان پیامبر، محسن را نام میبرد و میگوید که محسن در کودکی مرد، اما بهباور شیعه در اثر ضربهٔ عمر سقط شد.[۷۹] حُرِّ عامِلی در اِثباتُ الْهُداة از مقدسی خبر سقط محسن بهخاطر ضرب و جرح فاطمه زهرا توسط عمر و انتساب آن به شیعه را نقل میکند و اینکه مقدسی به روایت بلاذری نیز اشاره میکند. عِمادُالدّین طَبَری در کامِل بَهائی، علی بن محمّد عُمَری در اَلْمَجدی، اِبن قُتَیْبه درالمعارف، ابن سعد جزایری در الإمامه نیز مطلب را اینگونه بیان میکنند. تاجالدّین حسینی در اَلتَّتِمَّةُ فی تَواریخِ الْأئِمَّة، علّت درگذشت فاطمه زهرا را نیز ضرب و جرح توسط عمر و سقط محسن میداند.[۸۰]
باقر شریف قُرِشی با استناد به منابع اهل سنت و شیعه،سقط جنین فاطمه را — که در اثر صدمات و جراحات وارده در حین رویداد خانهٔ فاطمه اتفاق افتاد و منجر به شکستگی پهلو فاطمه زهرا شد — بیان میکند. بهگزارش او، محمّد شهرستانی در اَلْمِلَلُ و النِّحَل، اِبنِ حَجَرِ عَسْقَلانیدر لِسانُ الْمیزان، مسعودی در اِثباتُ الْوَصیَّة، شمسالدین ذهبی در میزانُ الإعتِدال، ابن شهرآشوب به نقل از المعارفابن قتیبه در مَناقِبُ آلِ ابیطالب، صَلاحالدّین صَفْدی دراَلْوافی بِالْوَفَیات، طبری در دَلائِلُ الإمامَة، طَبْرِسی دراَلإحتِجاج و محمدباقر مجلسی در بحارالانوار این مطلب را بیان کردهاند.[۸۱]
سید جعفر مرتضی عاملی در کتاب مَأساةُ الزَّهراء به بررسی اقوال مختلف در اینباره میپردازد و میگوید که ابن قتیبهدر المعارف این مطلب را آورده، اما در دورههای بعدی نوشتهٔ او تحریف شدهاست. در این راستا او به نقل ابن شهرآشوب و گنجی شافعی از المعارف اشاره میکند، که با مطلب اولیه تطابق دارد. عاملی ادامه میدهد که شهرستانی سخن نَظّام در اینباره را نقل میکند، اما آن را دروغ و فریب میداند. بغدادی، مَقْریزی و صَفْدی نیز نقل نظّام را بیان میکنند؛ و اینها درحالیاست که بهقول جاحِظ، نظّام شدیدترین مردم در اعتراض به رافِضیانبهخاطر طعن آنان بر صحابه بود. عاملی گزارش ابن سعد را نیز در اینباره نقل میکند.[۸۲] عاملی میگوید ابن ابی الحدید ضرب و جرح فاطمه زهرا و سقط جنین او را از امور شنیع و زشتی میداند که فقط شیعه از آنها نام میبرد و از نظر دانشمندان اهل سنّت بیاساس است. اما خودش ماجرای سقط محسن را از استادش نقل کرده و با ذکر داستان هَبّار بن اَسوَد، از موضع پیامبر در اینباره از وی پرسیده و استادش نیز در پاسخ گفته که این مسئله از نظرش متعارض است و در اینباره نظر خاصی ندارد. ابن ابی الحدید رویداد خانهٔ فاطمه را تنها در برخی موارد درست میداند، اما آتش زدن و دیگر کارها را بعید و آنها را تنها در نقل شیعه میداند، اما در همانحال میگوید که علاوهبرآن عدهای از اهل حدیث هم مانند آن روایت کردهاند.[۸۳]
بهباور ولیری، اغلب منابع آوردهاند که درگذشت او در آرامش بود. او خودش را با کمک همسرش شستشو میدهد و در آرامش به استقبال مرگ میرود. اما این در تضاد با روایتی است که در منابعی مانند یعقوبی آمدهاست. این منابع چنین میگویند که زنان قریش و همسران محمد به دیدن فاطمه میآیند. اما فاطمه به اَسما بیوهٔ جعفر بن ابیطالب میگوید که از ورود آنان جلوگیری کند. زیرا فاطمه در وضع بسیار بدی بود و در اثر بیماری بسیار نحیف شدهبود. بهمانند سایر اتفاقات زندگی خصوصی فاطمه، درگذشت او نیز در هالهای از ابهام است.[۸۴]
دربارهٔ تاریخ درگذشت فاطمه زهرا تاریخنویسان قولهای مختلفی نقل کردهاند. بهنوشتهٔ ولیری فاطمه شش ماه پس از درگذشت پدرش از دنیا رفت.[۸۵] برخی منابع سی یا سی و پنج روز پس از درگذشت محمّد گفتهاند. برخی دیگر چهل و پنج روز یا هفتاد و پنج روز از آن تاریخ ذکر کردهاند؛ و دیگر منابع قول نود و پنج روز را نقل کردهاند.[۸۶]
خاکسپاری
بنابر روایات شیعه، فاطمه وصیت کردهبود دوست ندارد افرادی که به او ستم کردند و اسباب خشم و غضب او را فراهم کردند، بر پیکرش نماز بخوانند و در تشییع او حاضر شوند؛ ازاینرو خواستهبود او را مخفیانه تشییع و دفنکنند و محل دفن او مخفی بماند. علی به کمک اَسماء بِنت عُمِیس، همسرش را غسل داد و خود بر پیکرش نماز خواند. بهجز علی چند نفر دیگر نیز در نماز شرکت کردند، که در مورد تعداد و نام افراد اختلاف وجود دارد. طبق نقلها، حسن مجتبی، حسین، عباس بن عبدالمطلب، مِقداد، سلمان،ابوذر، عمّار، حُذَیْفه، عَقیل، زبیر، عبدالله بن مسعود، بُرَیْده وفضل بن عباس در این نماز شرکت داشتند.[۸۷]
بهگفتهٔ ولیری، بیشتر منابع اوّلیه خاکسپاری فاطمه را شبانه، نهانی و بی حضور ابوبکر و عمر میدانند؛ ولی قولهایی نیز هست که ابوبکر در مراسم خاکسپاری حاضر بوده و نماز میت بر فاطمه خواندهاست.[۸۸] دنیس سوفی بر آن است که به خاطر تواتر روایتهای رنجش فاطمه از ابوبکر، چنین مینماید که مراسم کفن و دفن فاطمه بهخواستهٔ خودش شبهنگام برگزار شده تا ابوبکر، بهعنوان رئیس اجتماع اسلامی، نتواند در مراسم تشییعش دستی داشتهباشد.[۸۹]
محل دفن
بهگفتهٔ ولیری در دانشنامهٔ اسلام، تقریباً تمام منابع موافق هستند که فاطمه در قبرستان بقیع دفن شدهاست و بعضی منابع محل قبر را نیز مشخص میکنند. بهنوشتهٔ این منابعمحل دفن فاطمه در کنار مسجد رقیّه (نام زنی که مسجد را بنا کردهاست) در گوشهٔ خانهٔ عقیل — برادر علی — بهفاصلهٔ هفت ذِراع از خیابان است. اما طبق گفتهٔ سایر منابع بعد از دفن یا مدتی پس از آن، دیگر محل دفن نامعلوم بود. مسعودی مینویسد مقبرهای وجود داشتهاست که در کتیبهٔ موجود در آن مقبره، نام فاطمه و سه نفر دیگر از خاندان علی بهعنوان صاحبان مقبره نوشته شدهبود. اما مسعودی تنها کسی است که چنین جزییاتی را بیان میکند. در این مقبره سه امام شیعه آرمیدهاند و قبر دیگر، امروزه به فاطمه بنت اسد منسوب است. مقدسی مقبرهٔ فاطمه را در فهرست مکانهایی قرار میدهد که دربارهٔ آن اختلافنظر وجود دارد اما محتمل است که فاطمه «فِی الْحُجْره» (در خانهاش) دفن شدهباشد.[۹۰] در منابع شیعه احتمال دفن در بقیع از اهمّیّت کمتری برخوردار است. بهگفتهٔ سید مرتضی عسکری، آخرین احتمال دربارهٔ محل دفن فاطمه زهرا، خانهٔ اوست. این امکان با چندین سند معتبر پشتیبانی میشود. اسناد اصلی این ماجرا از اهل بیت دریافت میشود؛ زیرا آنان اعضای اصلی خانهٔ پیامبر هستند که دربارهٔ این موضوع بهتر از دیگران میدانند. برخی از پژوهشگران بر این باورند که براساس حدیثی از پیامبر، فاطمه در روضهٔ نبوی، میان منبر و مدفن محمد، دفن است. این احتمال با احادیثی از جعفر صادق وعلی بن موسی الرضا تقویت میشود.[۹۱] درمجموع، فقهای شیعه برای زیارت فاطمه زهرا سه مکان را در اولویت دانستهاند: نخست در روضهٔ نبوی میان قبر و منبر پیامبر، دوم در خانهٔ خود فاطمه زهرا که اکنون در مسجد قرار گرفتهاست؛ و سوم در قبرستان بقیع.
آخرین نظرات