عاشق #گل نرگسام. از همان روزهای آشنایی که فهمید گل مورد علاقهام چیست، گاه و بیگاه، با مناسبت و بی مناسبت، همراه کادو ،چندشاخه گل نرگس هم برایم میخرید. دیروز هم طبق عادتی که داشت یک دسته گل نرگس شاداب را تقدیمم کرد به همراه یک #خرس پشمالوی قرمز! با اخم شیرینی گفتم محبتت را زبانی هم قبول دارم، نیاز نیست اینقدر برای خرید گل هزینه کنی ، هم عمرش کوتاه است و هم …نگذاشت حرفم را ادامه دهم،با نگاهی زیبا و لبخندی زیباتر گفت: هیچ وقت این حرف را نزن، گل عمرش کوتاه است اما خریدنش برای عشق زندگیت نه تنها هزینه نیست بلکه سرمایه است! بین بحث فلسفی و عرفانیمان بودیم که پسرم وارد سالن شد و با لبخند و شیطنت گفت: شما هم؟!!! با تعجب به او نگاه کردیم، ازش پرسیدم منظورت را متوجه نشدم؟! ما هم چی؟! گفت:
#روز_ولنتاین و #روز_عشق و از این حرفها دیگر…
با چشمان گرد شده و متعجب ازش پرسیدم چطور؟!
باز هم با لبخند و شوخی گفت: گل که هیچ چون از جریانش مطلع هستم،به خاطر خرس قرمز گفتم.
همسرجان پاسخش را داد و گفت: برای ما هر روز، روز عشق است، اصلا اعتقادی به رسومات غربی و ولنتاین ندارم، سر کوچه ،جوانی بساط کرده بود و عروسک میفروخت.به ذهنم رسید یکی ازش بخرم تا هم کاسبی کرده باشد هم کمی مادرجان را شاد کنم؛…
ساعاتی بعد با دو فنجان شیر گرم در کنار همسرجان نشستم و مجدد از او تشکر کردم، کمی در فکر بودم ، پرسید چیزی شده؟! گفتم چرا ما در تقویممان یک روز به نام روز عشق نداریم؟! مثلا سالروز ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها را چرا با عنوان روز عشق در تقویم ثبت نمیکنند ، اگر ما هم یک روز مخصوص داشته باشیم جوان و نوجوان ما سمتِ رسومات و فرهنگ غرب نمیرود. کمی از شیر داخل فنجان را نوشید و خیلی جدی گفت: جای خیلی از مناسبها در تقویم ما خالیست! اما تو نگران نباش فردا تماس میگیرم و پیگیری میکنم، و تاکید میکنم شما دستور دادهاید، با هم زدیم زیر خنده و بهش گفتم: امان از دست تو.
✍ #به_قلم_خودم
#سُمیه_خانوم_اُمالحُسین
آخرین نظرات