خانه ی پیرزن ته کوچه پشت یک تیر برق چوبی بود پشت فریاد های گل کوچک واقعا روزهای خوبی بود پیرزن هر دوشنبه بعد از ظهر منتظر بود در زدن ها را دم در می نشست و با لبخند جفت می کرد آمدن ها را روضه خوان محله می آمد میرزا با دوچرخه آهسته مثل هر… بیشتر »
آرشیو برای: "شهریور 1399"
?دعای هر روز ماه سفر(در هر روز ۱۰ مرتبه) #صدقه فراموش نشود. بیشتر »
و خدایی که در این نزدیکی است لای این شب بوها، پای آن کاج بلند روی آگاهی آب، روی قانون گیاه من مسلمانم: قبله ام یک گل سرخ جا نمازم چشمه، مهرم نور دشت سجاده من من وضو با تپش پنجره ها می گیرم در نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیف سنگ از پشت نمازم پیداست… بیشتر »
پر میزنه این دلم برات فدای تموم نوکرات دوباره هوایی شد دلم هوائیه گنبد طلات گریه پا علمت با من گوشه چشمی آقا باتو نوکری واسه تو با من اربعین کربلا با تو آقام آقام آقام دنیای بی تو جهنمه جون بدم برات بازم کمه تحویل سال حسینی ها شب اول محرمه دوست دارم… بیشتر »
دیگر دلتنگی هایمان مخصوص شب های جمعه نیست. روزبه روز و لحظه به لحظه دلتنگ آمدنت هستیم. آقاجان تنها امید ادامه زندگیمان تپش های قلب شماست. گویی بی قراری دلهای ما از شوق دیدار شماست. آقا بگو كه آمدنت نزدیك است! آقاجان دیگر از انتظار نگو از وصال بگو. از… بیشتر »
دلم برای تو امشب تنگ است ای گل نرگس! ببين زمانه چه ننگ است ای گل نرگس! غمی به گوشه قلبم كمين همی كرده است زمانه با من بر سر جنگ است ای گل نرگس! فسرده ام و اينك غمی به دل دارم غمم به سختی سنگ است ای گل نرگس! تپيد اين دل من در هوای ديدارت بيا كه ناز تو… بیشتر »
ا ی کسی که لقب ام ابیها داری برای تو می نویسم برای تو که شاید تمام شیعیان در لحظاتی از زندگی به درِ خانه متوسل می شوند و تو را رابط میان خود و خدا قرار می دهند، چراکه میفرماید؛ دعای مادر در مورد فرزند زود اجابت می شود. خانم جان! جانم خود و خانواده… بیشتر »
آخرین نظرات