#به_قلم_خودم
#روزجهانیزناندرعلم ✍
#به_مناسبت_سالگرد_درگذشت
#فروغ_الزمان_فرخزاد، یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین شاعران معاصر زن ایران است. او نه تنها به خاطر اشعارش، بلکه به خاطر زندگی پر فراز و نشیب و نگاه نوآورانهاش به شعر و ادبیات شناخته میشود.فروغ الزمان فرخزاد،شاعره نامدار و توانمند معاصر ایران بود، او یکی از زنان اثرگذار در تاریخ و ادبیات فارسی ایران و از پیشگامان و نوآوران شعر نو بود.فروغ در خانوادهای پرجمعیت در تهران متولد شد. تحصیلاتش را تا مقطع دبیرستان در تهران به پایان رسانید ، او در نوجوانی به هنر و شعر علاقهمند شد و سرودن اشعارش را آغاز کرد.فروغ در سن 16سالگی با نویسنده و طنزپرداز ایرانی به نام پرویز شاپور* ازدواج کرد و ماحصل این ازدواج پسرش کامیار بود. متاسفانه بعد از مدتی این ازدواج به طلاق انجامید. جدایی از همسر و فرزند تاثیر زیادی روی اشعارش گذاشته بود.*
اما این موضوع مانع رشدش نشد و فروغ به طور جدی به شعر و ادبیات پرداخت و به سرعت یکی از چهرههای برجسته و مطرح شعر نو شد. او در کنار شاعری در سینما و تئاتر هم فعالیت داشت، چندین مستند ساخت و مهمترینش «خانه سیاه است»
بود که به زندگی بیماران جذامی پرداخته بود و این فیلم برنده جایزه جشنواره «اوبر هاوزن»شد.
فروغ فرخزاد به عنوان یکی از مهمترین شاعران زن تاریخ ادبیات ایران شناخته میشود.او با اشعار جسورانه و نوآورانهاش، تابوهای اجتماعی و فرهنگی را شکست و راه را برای نسلهای بعدی شاعران زن هموار کرد.اشعار او به زبانهای مختلف ترجمه شده و مورد استقبال قرار گرفته است.او شش کتاب از خود منتشر کرد:
#دیواناشعار
اسیر
دیوار
عصیان
تولدی دیگر
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
آثار و اشعار فرّخزاد به زبانهای انگلیسی، ترکی، عربی، چینی، فرانسوی، اسپانیایی، ژاپنی، آلمانی و عبری ترجمه شدهاند.
فروغ، زندگی بسیار پرفراز و نشیبی را تجربه کرده بود،
سرانجام در 24بهمن1345 در سن 32سالگی بر اثر سانحه رانندگی در تهران درگذشت.او را در آرامگاه «گورستانظهیرالدوله» به خاک سپردند.
💠 سخن رهبرانقلاب: 👇
‼️دختران و زنان شاعر، آنجایی که به مسائل دل و عواطف و اینها میپردازید، حدّ نگه دارید؛ یعنی آن حالت عفاف و حجاب را حفظ کنید. این را بدانید شعری که آن وقت فروغ فرّخزاد میگفت، در دنیای روشنفکرىِ آن زمان هم کسی قبول نداشت. خب، ما با اینها مواجه بودیم، روبهرو بودیم؛ همینهایی که شب توی قهوهخانهها و کافههای تهران مینشستند و عرقخوری میکردند و آنها را از مستی روی دوش میکشیدند میبردندشان خانه، چون نمیتوانستند بروند، همانها هم معتقد نبودند که شعرِ باز و عریان - مثل بعضی از شعرهای فروغ فرّخزاد - باید گفته شود. این در حالی بود که آن زمان، فرهنگ، فرهنگ دیگری بود؛ اصلاً زمانه، زمانهی واقعیّات تلخ و زشت و مستهجنی بود که حالا گوشهای از آن هم در شعر بعضی از شعرای آن روز خودش را نشان داده بود. من اسمی از بعضی شعرای زنِ دیگر نمیآورم؛ چون فروغ فرّخزاد اولاً مُرد، ثانیاً به اعتقاد من عاقبت بخیر هم شد. بعضیهای دیگر نه، عاقبت بهخیر نشدند و نخواهند شد؛ لذا به آنها اشارهای نمیکنم و از آنها اسم نمیآورم. غرض این است که دخترهای جوان تصوّر نکنند که حالا اگر چنانچه بخواهند برای دلشان، برای عواطفشان، برای حسّشان یک شعری بگویند، پس دیگر بروند تا آن تهِ ته؛ نه، بالاخره خوب است که آدم یک حدّی را نگه دارد. 89/6/30
#روحششاد،یادشگرامی
فروغ فرخزاد
آخرین نظرات